داشتم از باشگاه برمی گشتم خونه، شاید چهار قطره بارون بارید. نمی دونم شاید همون چهار قطره هم نباریده و صرفا توهم زدم. :/ اگه واقعا هم بارون بوده باشه، اسمش که بارون نیست، هست؟

البته از خنک شدن واضح هوا مشخصه که بارون بوده. *_* بالاخره بعد از سال ها بدون هیچ آرزویی زیر بارون راه رفتم. :)) 

ولی یه تریلی آرزوی برآورده نشده که هرگز برآورده نخواهند شد، روی دلم موند آقای قاضی. :(


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Angela Rachel انتظار رهایی محزونیه(اشعار زهرا برجی) آکادمی نویسندگی مانتیکور جشنواره نوجوان خوارزمی پیچک خیال دفاع ازخود و رزم (حامدرحیمی پنجکی) مشاوره در بورس-بهترین مدرس بورس-بهترین شغل دنیا-معامله بورس-سرمایه گذاری دربورس