۱. صبح با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار شدم. (یادم باشه از این به بعد، وقتی خواب بودم از پریز درش بیارم!) خاله خانوم بود؛ بعد از سلام و احوالپرسی و عرض تبریک اعلام کرد بدو بیا دانشگاه! هر چی پرسیدم چراش رو نگفت. وقتی تلفن رو قطع کردم تازه متوجه شدم مامان و بابام خونه نیستن. سریع لباس پوشیدم و رفتم چون اصرار داشت تا قبل از ساعت ۱۰ برسم. ۹:۵۰ رسیدم. جلوی در ورودی دانشکدهی ادبیات قرار داشتیم. پیداش کردم. هر چی پرسیدم جریان چیه سر بالا جواب داد. رفتیم داخل دانشکدهی ادبیات. به یه کلاس رسیدیم که از شدت جمعیت نزدیک بود منفجر بشه، کیپ تا کیپ حتی روی زمینش هم آدم نشستهبود. باز هم هر چی پرسیدم اینجا چه خبره نگفت. :/ راس ساعت ۱۰ استاد وارد شد و عاخ قلبم. *_* :دی باور نمیکردم واقعا واقعا این آقا، استاد شفیعی کدکنی خودمونه…
۲. امروز تا دلتون بخواد بر باعث و بانی به این روز درآورندهی اینترنت درود فرستادم! از اونجایی که من برای هیچکی اهمیت ندارم، این نتیجه حاصل میشه که هیچکی یادش نیست که امروز تولد منه و در نهایت یه پیامک کلیشهای مسخره هم قرار نیست از کسی دریافت کنم. ربط این قضیه به اینترنت ملی اینه که اینطوری میتونم خودم رو گول بزنم که همه یادشون بود ولی اینترنتی نبود که ارتباط برقرار بشه. گوشیم در اکثر موارد روی حالت پروازه و شمارهی منزل رو هم ملت ندارن. :دی البته ناگفته نماند عمهی مامانم به گوشی مامانم زنگ زد و تبریک گفت یه سال پیر شدنم رو! :دی
۳. آخرین هدیهی آبرومندانهی تولدم رو اولین سالی که کنکوری بودم گرفتم. امسال هم انصافا آبرومندانه بود. دست مامان بابام درد نکنه. :) امسال این چندِ سالِ بیتولدِ گذشته حسابی جبران شد، همه جوره سنگ تموم گذاشتن مامان بابا و فامیل…
۴. آخرین باری که کیک سفارش داده بودیم فکر کنم به دوران راهنماییم برمیگرده. از اون به بعد همیشه آماده خریدیم و همیشه به حدی زشت و ضایع بودن که بین بد و بدتر مجبور به انتخاب شدم. امسال عمیقا از کیکم راضی بودم! به این شکل که در نگاه اول عاشقش شدم. *_* البته خیلی شاخ نیست ولی نسبت کیکهای ادوار گذشته میشه گفت فوقالعاده است!
۵. بینهایت خوش گذشت. خدایا این خوشیهای زودگذر رو ازمون نگیر. دیگه بلا و مصیبت هم برامون نفرست. بابت همهی چیزایی که میدونی و میدونم شُکرت مهربونترین. ^_^
ترک عادتهای کهنه و خوگرفتن به عادتهای نو.
این احساس چنان آشناست که گویی هزاران بار زندگیاش کردهام.
میدانم و نمیدانم!
درباره این سایت