یکی از شعرا پیش امیر ان رفت و ثنایی بر او بگفت. فرمود تا جامه از او برکنند و از ده به در کنند. مسکینِ به سرما همی‌رفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند. در زمین یخ گرفته‌بود، عاجز شد. گفت: این چه حرامزاده مردمانند! سگ را گشاده‌اند و سنگ را بسته. امیر از غرفه بدید و بشنید و بخندید. گفت: ای حکیم، از من چیزی بخواه. گفت: جامه‌ی خود می‌خواهم اگر اِنعام می‌فرمایی.

امیدوار بود آدمی به خیر کسان *** مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
| گلستانِ سعدی، باب چهارم؛ در فواید خاموشی |

گفته می‌شه که سبک سعدی سهلِ ممتع هست ینی بیان و زبانش طوریه که درکش برای همه‌ی افراد ممکنه. به نظر من علاوه بر ویژگی مذکور باید به کاربردی بودن حکایاتش برای تموم قرون و اعصار هم اشاره کرد! چرا راه دور بریم؟ همین حکایت بالا مشابه اوضاع این روز‌های ماست. مردم (اشرار نه! منظورم از «اشرار نه!» جدا کردن حساب مردم از اراذل بود و خدایی نکرده در نقض سخنان رهبری حرفی نزدم!) به خاطر افزایش ناگهانی قیمت بنزین معترض شدن. نه تنها هیچ تغییری توی قیمت بنزین ایجاد نشد، بلکه اینترنت هم زدن قطع کردن! :| کلا معترض نشیم بهتره چون تنها دستاورد اعتراض‌هامون محروم کردن خودمون از داشته‌های سابقمون می‌شه! دور قبلی هم به خاطر گرون شدن تخم مرغ (!) تلگرام قربانی شد… شخصا کاربر نسبتا پرمصرفی بودم. با این وجود «شب‌های بعد از اون»* خیلی هم سخت نمی‌گذره. اینترنت برای من در وهله‌ی اول جنبه‌ی سرگرمی داشت البته توی این دوران بیکاری. الان هم سرگرمی‌های جدیدی پیدا کردم و «با اونا زمستونو سر می‌کنم»… اما قضیه به اینجا ختم نمی‌شه! بدون اینترنت گوشی من با نوکیای دکمه‌ای ساده فرقی نداره چون اکثر برنامه‌هاش در حضور اینترنت کار می‌کنن. از طرفی قابلیت نصب پیام‌رسان‌های داخلی یا اپ‌استور ایرانی رو هم نداره. آره گناه من این بوده که پول بیشتری دادم و آیفون خریدم. :| طفلکی پسرداییم سه روز بود آیفون ۱۱ خریده‌بود که اینطوری شد… قبل از اجرای هر برنامه‌ای باید بستر مناسب و مقدماتش فراهم بشه! قبل از اتخاذ چنین تصمیمی می‌بایست حداقل امکانات مورد نیاز مثل موتور‌های جستجوگر قوی، گوشی تولید ملی خوب و… در دسترس می‌بود! الکی‌الکی و یهویی نمی‌شه که. :/
باید بپذیریم چه بخوایم چه نخوایم اینترنت جزیی از زندگی روزمره‌ و پاسخگوی کلی از نیاز‌هامون بود. به علاوه درآمد و شغل عده‌ی زیادی هم بهش وابسته بود. امیدوارم که درست بشه…

+ از زل زدن به این دیوار خسته شدم، مرسی اه. -_-

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه پسرانه خاطرات پنهان یک دختر Strategist Commander hadiva Brenda کویر هنر والقلم NetEpic - یک مرجع همه فن حریف ولی رایگان برای همه راز چت|چت راز|چت روم|چت راز